43

بعضی شبا رو نباید یادم بره

نباید یادم بره پدری رو که نذاشت حتی یک روز از زندگیم حالم خوب باشه و مال خودم باشم

نباید یادم بره.. حتی دورانِ نامزدیِ منو زهرمارم کرد

لطفا یادم نره.. جزئیاتِ زندگیِ متاهلیِ منو نشست پیش همه گفت 

نباید یادم بره.. اطرافیانی که منو قضاوت کردن

نباید بدیایی که بهم شده رو یادم بره..


+امروز فهمیدم من نمیتونم یه روانشناسِ خوب بشم چون خودم روحِ سالمی ندارم

+امشب یه شبِ خاصه.. چون یه تغییر اساسی میخوام به زندگیم بدم..

+ امشب یه بغضِ گنده اومد تو گلوم ولی فقط یه قطره اشک از چشمم افتاد.. بعدش بی حس شدم.. این ینی زنگ خطر!

+بابا امشب پیش همه گفته من نمیذارم همسر شبا بره خونشون.. آبروی دختر خودشو پیش اونهمه آدم برده :) نباید یادم بره.. لطفا یادم نره...لطفا...

نظرات 4 + ارسال نظر
بلاگر سه‌شنبه 5 آذر 1398 ساعت 14:00 http://tosan35.blogsky.com

مادر من از همه اینایی که شما گفتین شاید بدتر بود
3 ساله نیست
حاضرم یه شب ، فقط یه شب برگرده ، البته نه با اون حال مریض آخرای عمرش ، وقتی که حالش خوب بود و دیکتاتور بود ، اون یه شب را فقط پاشو بذاره رو صورتم و من پاشو ببوسم و بوش کنم
خیلی دلم تنگشه

خدا رحمتشون کنه..

سوگل سه‌شنبه 5 آذر 1398 ساعت 01:45 http://Www.blogso.blogsky.com

بودنش دردناکه
نبودنش ترسناکه

اوهوم..

ایراندخت دوشنبه 4 آذر 1398 ساعت 23:46 http://delneveshtehayedeleman.blogsky.com

امیدت به خدا باشه. امیدوارم رفتار پدرتون هم بهتر بشه و از این به بعد همیشه با خوبی و خوشی در کنار همسرت و خانوادت باشی.

ممنون..
توکل..

روباه کلاه دوز دوشنبه 4 آذر 1398 ساعت 23:35 http://Moonsick.blogsky.com

پدر منم زندگی منو به آتیش کشیده، زنده ش مصیبته و مُرده ش هم بی فایده....

مدیونن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد