وقتی یه هدفی واسه خودت انتخاب میکنی، نیاز به انگیزه برای ادامه مسیر داری. وقتی خسته میشی، وقتی ناامید میشی، وقتی زمین میخوری،.. نیاز به یک منبع انرژی داری. به اون منبعِ انرژی نگاه کنی یا بهش فکر کنی و طوری تمامِ سلولهات به حرکت واداشته بشن که خستگی و ناامیدی از یادت بره. این منبع میتونه مثبت یا منفی باشه. به نظر من خیلیم فرقی نداره حالا :/ اتفاقا منفیاش بیشتر به آدم انگیزه میدن :))) مثلا به خواهرشوهری فکر کنی که یه شبه یه پسر خررررپول میاد میگیرتش و بوووووووم... میپره میره بالا :))))) و تو و شوهرت باید ساااالهااااا سگ دو بزنین که بتونین تازه به نقطه شروعِ اونا برسین :))))
یا مثلا به دخترعمهای فک کنی که داره ارزوی تو رو زندگی میکنه . دقییییقا همون چیزایی که تو از بچگی واسه خودت تصور میکردی اون الان داره زندگی میکنه :))))
یا مثلا پدری که با آرزوی دیدنِ تو توو لباسِ سفیدِ پزشکی موهاش سفید شد... و بیماری اعصاب گرفت.... و تمامِ امیدهاش در مورد تو ناامید شده.. و فقط به این فکر میکنه که یه مدرکی بگیری تا یه جا بندت کنه که فقط خونه نشین نشی :))))
یا مثلا مادری که تماااامِ صبر و تحملش رو ریخته به پای تو که یه پُخی بشی ولی نشدی :) و حالا تنها امیدش به اینه که شوهرت دست تو جیبش کنه یه پولی بهت بده یا یه کوفتی برات بخره که مثلا ظاهرت چشم مردمو دربیاره :))))
یا مثلا شوهری که انقدرررر بهت اعتماد کرده و انقدرررر مردونه پشتت وایساده تا تو برای رسیدن به هدفت تلاش کنی
یا مثلا خانواده شوهری که اگه تو به هدفت برسی چشمشون درمیاد که هییییچ، کل هیکلشون به فنا میره :))))
اینااا همهههه منبعِ انرژی و انگیزه هستن
و از همه مهمترررر...
خودت..
خود خود خودت....
خودتی که انقدر از ارزشهات دور شدی.. خودتی که آرزو و لذتِ بچگیتو گذاشته بودی یه گوشه و فقط غصهشو میخوردی :)
حالا بلند شدی ..
تو فوق العادهای به خدا
خیییلی دل و جرئت داری دختر ♡_♡
من عاشقتم خب؟؟؟؟