بابا برا اینکه اتاق تاریکه سرد بشه پکیج رو خاموش کرده بود. اتاقِ منم یخ بود. رفتم روشنش کردم
الان اومدم نشستم رو تختم. زانوهامو بغل کردم. پتو رو کشیدم رو سرم و زیر پتو دارم تایپ میکنم :)
قشنگ همه روزنهها رو میپوشونم و یه جای امن برا خودم میسازم اینجا زیر پتو :)
احساسِ ضعف میکنم و سرم گیج میره.. کاش بابا زودتر بره تا بتونم یه چیزی بخورم
به نظرم نیم ساعت چرت زیر پتو برا اینجور مواقع جواب باشه..
بزن بریم :)